پول ما که به صنایع دستی نمی رسد؛ شما چطور؟

به گزارش مجله پیامک، چه بخواهیم و چه نخواهیم هنرهای سنتی یا همان صنایع دستی بخشی از زندگی ما را تشکیل داده است؛ اما اینکه چقدر به این هنرهای سنتی بها می دهیم و چقدر این صنایع با نیازهای روز همراه می شوند، موضوع دیگری است که پرونده آن بدون پیدا کردن راهکار مشخصی روز به روز قطورتر می گردد.

پول ما که به صنایع دستی نمی رسد؛ شما چطور؟

ارزش گذاری مردم و حمایت از هنرهای سنتی و در عین حال فراوری باکیفیت، کاربردی و با قیمت مناسب، توجه به تبلیغات و حمایت مادی و معنوی از هنرمندان و صنعتگران عواملی است که می تواند به رونق هر چه بیشتر بازار صنایع دستی یاری کند؛ موضوعی که البته بارها از سوی کارشناسان این حوزه عنوان شده است، اما شرایط بازار صنایع دستی از بی توجهی به این امر نشان دارد.

به همین خاطر این بار به جای کارشناسان و مدیران به سراغ مردم رفته ایم تا نظر آنها را درباره صندلی هنرهای سنتی ـ از زیورآالات و لوازم تزئینی گرفته تا وسایل خانگی ـ در زندگی شان جویا شویم.

خانم جوانی در پاسخ به این پرسش که چقدر از صنایع دستی استفاده می نماید؟ می گوید: صنایع دستی را به آن شکل سنتی دوست ندارم؛ یا بهتر است بگویم دوست دارم ولی انگیزه ای برای خرید آنها ندارم. ظروف میناکاری شده، خاتم یا غیره با همان طرح های قدیمی زیبا هستند، اما در سبک زندگی امروز صندلی چندانی ندارد، مگر آنکه از این هنرها در طراحی های مدرن تری استفاده گردد.

او ادامه می دهد: تجربه نشان داده که در بعضی از حوزه ها وقتی از طراحی های مدرن استفاده می گردد، مردم نیز بیشتر جذب می شوند؛ به عنوان مثال ظروفی که صنایع دستی هستند و با طرح های جالب مثل انار، گل سرخ و کبوتر فراوری می شوند، هم زیبا هستند و هم نمادی از هنرهای سنتی ایران هستند که اتفاقا با اقبال عمومی نیز روبرو شده اند. زیورآلاتی که با طرح های سنتی فراوری می شوند نیز بیشتر مورد علاقه عمومی واقع می شوند. اما مشکل اساسی این است که قیمت این صنایع دستی روز به روز افزایش پیدا می نماید و برای کسی همانند من که به این هنرها علاقه دارم، امکان خرید کاهش پیدا می نماید.

آقای میانسالی نیز در این زمینه می گوید: صنایع دستی ایرانی را خیلی دوست دارم و اتفاقا در خانه مان هم انواع هنرهای دستی وجود دارد که اغلب آنها را به عنوان سوغاتی از شهرهای مختلف خریداری کردم؛ البته متاسفانه قیمت کالاهای سنتی در سال های اخیر گران تر شده، اما باز هم دلم می خواهد خریداری کنم؛ البته با توجه به گران شدن قیمت صنایع دستی در سال های اخیر یا مجبورم که کالای کوچک تری را انتخاب یا اینکه اثری با کیفیت پایین تر را خریداری کنم.

او یادآور می گردد: من فکر می کنم در خانه هر ایرانی خواسته یا ناخواسته اثری از صنایع دستی دیده می گردد. به ویژه در سال های اخیر که بعضی از بِرَندها نیز کوشش دارند که با فراوری صنایع دستی که در زندگی روزمره نقش دارند، مشتریان بیشتری را جذب نمایند؛ البته متاسفانه تعداد این برندها یا کم است یا اینکه محصولاتشان آنگونه که باید و شاید در بازار توزیع نمی شوند.

همچنین خانم میانسالی گران بودن هنرهای سنتی را یکی از اصلی ترین دلایل کاهش اقبال عمومی به خرید صنایع دستی می داند و می گوید: در دوره و زمانه ای حرف از صنایع دستی می زنید که بسیاری از مردم مسائل مالی شدید دارند و طبیعی است که در این شرایط آن بخش از جامعه که روز به روز فقیرتر می گردد به جای اینکه به فکر صنایع دستی یا حمایت از فراوری ملی باشند، به فکر یک لقمه نان هستند.

او یادآور می گردد: قطعا همه ما صنایع دستی و هنرهای ایرانی را دوست داریم؛ چراکه به هر حال همه این هنرها بخشی از زندگی و تاریخ ما را تشکیل می دهند و طبیعی است که دوست داریم نمونه ای از آنها را در خانه داشته باشیم، اما هم گران بودن این اجناس و هم افزایش مسائل مالی باعث می گردد که دیگر این موضوع در اولویت حداقل خانواده هایی در سطح زندگی ما نباشد!

آقای جوانی که خود در کنار یکی از خیابان های اصلی تهران هنرهای دستی خودش را به فروش گذاشته است نیز در این زمینه اظهار می نماید: صنایع دستی ایران چه شکل سنتی و چه شکل مدرنِ آن، واقعا زیباست. به شخصه اصلا باور ندارم که می گویند این روزها دیگر کسی به عنوان مثال گلدان های میناکاری یا جعبه های قلم کاری شده و منبت را دوست ندارد؛ این هنرها به همین شیوه سنتی ارزش دارند.

او ادامه می دهد: البته صنایع دستی که با طرح های جدید و گاهی مدرن فراوری می شوند نیز قطعا جالب و ارزشمند هستند و مشتریان خاص خودشان را هم دارند. حتی می توان گفت که این دست از صنایع دستی می تواند به فراگیر شدن هنرهای سنتی بیشتر یاری کند. اما در عین حال نباید ارزش هنرهای سنتی را نیز زیر سوال ببریم و بگوییم که نسل جوان این هنرها را دوست ندارد. من فکر می کنم باید آنقدر تنوع فراوری صنایع دستی بالا برده گردد تا افراد گوناگون را با سلیقه های مختلف در بربگیرد.

خانم جوان 35 ساله ای نیز درباره صندلی صنایع دستی در زندگی خود می گوید: صنایع دستی به مرور جای خود را در زندگی مردم باز می نماید. هر چند که به نظر می رسد قیمت این آثار بالا باشد، اما باز هم در میان اطرافیانم می بینم که کوشش می نمایند از هنرهای سنتی استفاده نمایند.

او ادامه می دهد: در حال حاضر تلفیق سنت و مدرنیته باعث شده است که از اصل صنایع دستی ایرانی دور شویم؛ به عنوان مثال گاهی پیش آمده که وقتی از میدان نقش جهان اصفهان کالایی خریدم، متوجه شدم ساخت چین بوده است.

همچنین خانم میانسالی در این زمینه می گوید: با وجود علاقه ای که به هنرهای سنتی دارم می ترسم سمت فروشگاه های صنایع دستی بروم. هنرهایی که در ویترین مغازه های صنایع دستی در شهرهای مختلف به نمایش گذاشته می گردد از نظر من محسور نماینده است. کجای جهان را دیده اید که صنایع دستی آنها چنین ترکیب خوشرنگی داشته باشد؟ اما من به این خاطر می ترسم که نتوانم هزینه اثری که خوشم آمده را پرداخت کنم.

او اظهار می نماید: در سال های گذشته یعنی حدود 10 یا 15 سال پیش خرید صنایع دستی راحت بود. اما الان حتی در بعضی از روستاها نیز قیمت آثار به شکل غیرقابل باوری زیاد است؛ البته من فکر می کنم که گران بودن صنایع دستی تا اندازه ای غیرواقعی است و نباید قیمت ها تا این اندازه زیاد باشد.

منبع: دنیای سفر
انتشار: 5 اسفند 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: shortmessagesystem.ir شناسه مطلب: 725

به "پول ما که به صنایع دستی نمی رسد؛ شما چطور؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پول ما که به صنایع دستی نمی رسد؛ شما چطور؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید