هنر تلفیق آب و رنگ
به گزارش مجله پیامک، فرزاد عسگری- البرز - خبرنگار:علی مینوی راد از معدود هنرمندان البرزی است که در حوزه نقاشی با آبرنگ فعالیت می نماید.
معلم بازنشسته ای که حالا در آتلیه نقاشی خود مشغول تربیت شاگردان زیادی در این زمینه است. مینوی ریاست انجمن هنرهای تجسمی نظرآباد را نیز برعهده دارد و در این راستا نیز فعالیت می نماید، اما رسالت اصلی خود را کار با آبرنگ می داند که تقریبا هنری بکر و ناشناخته برای مردم است. خبرنگاران در این گزارش پای صحبت های این نقاش نظرآبادی می نشیند تا دغدغه های یک هنرمند از این جنس را آنالیز کند.
- از چه زمانی هنر و نقاشی را به طور حرفه ای دنبال می کنید؟
سال 70 که دانشجوی رشته ادبیات در دانشگاه شهید بهشتی بودم در کلاس های طراحی و نقاشی که جهاد دانشگاهی برگزار می کرد شرکت کردم، اما تحول اصلی در زندگی هنری من در سال 90 با آشنایی با استاد محمود سمندریان رخ داد که با شرکت در کلاس های وی که از اساتید برجسته و بنام نقاشی آبرنگ در کشور است، به طور تخصصی آبرنگ را برای فعالیت انتخاب کردم و تاکنون نیز بیشتر درهمین حوزه قلم زده ام.
- چرا نقاشی با آبرنگ را به عنوان حوزه تخصصی انتخاب کردید؟
من در اولین روبروه خود با این هنر، شیفته زیبایی بی اندازه آن شدم. با توجه به روحیات من، آبرنگ می توانست هنگام کار به من احساس آرامش و سکون خاصی بدهد که از این حس لذت می بردم به همین دلیل تصمیم گرفتم در همین زمینه فعالیت کنم.
- وجه تمایز کار با آبرنگ با دیگر فنون نقاشی چیست؟
آبرنگ همان طور که از نامش پیداست، تلفیقی از آب و رنگ است. با توجه به این که آب، نوعی سیال است، کنترل و مدیریت آن به طور کامل ممکن نیست و این موضوع کار کردن با آبرنگ را بسیار سخت می نماید. در واقع گاهی اوقات بخشی از کار از اختیار هنرمند خارج می گردد که همین اتفاق، زیبایی این هنر را چندین برابر می نماید. به نظر من نقاشی با آبرنگ، یک هنر دوطرفه بین انسان و آب است.
- چطور باید در این هنر به تسلط و حد کمال رسید؟
تجربه و تمرین تنها فاکتورهایی هستند که می توانند شما را روی کار مسلط نمایند. پیش بینی حرکات آب روی مقوا و مدیریت نسبی آن به تجربه بالایی احتیاج دارد. نقاشی با آبرنگ کار سختی است و تکنیک های پیچیده ای دارد و توصیه من این است که علاقه مندان حتما در حضور یک استاد باتجربه، به فراگیری این هنر بپردازند.
- این هنر را به چه چیزی می توان تشبیه کرد؟
به نظر من آبرنگ مانند اسب چموشی است که سرکشی می نماید تا سوار خود را به زمین بزند اما این سوار است که باید با مهارت کافی، اسب را رام کند و باید توجه کند تا در حین سواری دریافت از این اسب ناآرام و در عین حال خلق اتفاقات زیبا، به زمیننخورد.
- چرا مردم ما با هنر نقاشی آبرنگ، بیش از بقیه شیوه های نقاشی بیگانه اند؟
معمولا در دوران پیش از ابتدایی، بچه ها با آبرنگ نقاشی می نمایند. سختی زیاد کار با آبرنگ باعث می گردد دید آنها نسبت به این هنر عوض گردد. معمولا همه کسانی که برای نخستین بار با آثار کشیده شده توسط آبرنگ روبرو می شوند، حیرت می نمایند که چطور ممکن است با آبرنگ این نقاشی ها را خلق کرد. این تکنیک به خاطر سختی زیاد حتی در دانشگاه نیز به طور جدی و تخصصی تدریس نمی گردد.
- چطور توانسته اید در زمینه آموزش این هنر نیز پیروز عمل کنید؟
پیش تر معلم دوره دبیرستان بودم و شاید به این دلیل که دوره های اصول آموزش را در دانشگاه طی نموده ام و سال ها با دانش آموزان زیادی سر و کار داشته ام، با شیوه های انتقال مطلب آشنا هستم و می توانم هنرجو را در راستا درست این هنر راهنماییکنم.
- از سابقه حضور در جشنواره های مختلف و از برپایی نمایشگاه های خودتان بگویید.
یکی از آثار من در جشنواره هنری بین المللی فابریانو از بین آثار هنرمندان 50 کشور انتخاب شد و در نشریه این فستیوال به چاپ رسید. در جشنواره معتبر وارنا بلغارستان نیز پیروز شدم یکی از نقاشی هایم را به عنوان 5 اثر برتر نقاشی آبرنگ معرفی کنم. یک نمایشگاه انفرادی در تهران و 2 نمایشگاه در کرج نیز برگزار نموده ام. نمایشگاه دائمی من در نظرآباد نیز همچنان برپاست که بازدید عموم از آن رایگان است.
- چرا بازدید از نمایشگاه آثار شما رایگان است؟
نگاه من به هنر، نگاه سودجویانه نیست. من هنر را برای لذت بردن و زندگی کردن در آن ادامه داده ام و دوست دارم مردم استان البرز و دیگر نقاط کشور با دیدن آثار من، لذت ببرند و نام نظرآباد را بشناسند. این آرزوی هر هنرمندی است که به مردم معرفی گردد و آثارش در معرض دید عموم قرار بگیرد.
- نگاه مردم البرز به هنر چطور است؟
کشش مردم به هنر هر روز در حال رشد و افزایش است اما با این حال هنوز هنر در سبد خانوار جایی ندارد. مردم پرداختن به هنر را الزامی نمی دانند و صرفا به هنر به عنوان یک مقوله تفریحی نگاه می نمایند. وقتی رسانه های ملی ما نیز به هنر، علی الخصوص هنر نقاشی نمی پردازند، نباید توقع چیز دیگری جز این داشت.
- حال و روز هنر در نظرآباد چگونه است؟
من در همین شهرستان به جهان آمده ام و سال ها اینجا زندگی نموده ام. مردم نظرآباد، مردمی هنردوست و فرهیخته اند اما امروز در نظرآباد هیچ مرکزی که بتواند به عنوان پایگاه اصلی هنر در شهرستان معرفی گردد وجود ندارد. تنها فرهنگسرای نظرآباد، چندی پیش تخریب شد تا تنها خانه هنرمندان آن نیز از بین برود. امروز حتی یک نگارخانه نیز در نظرآباد وجود ندارد. با این حال چطور می توانیم از مردم انتظار داشته باشیم به صندلی هنر و هنرمند بپردازند؟
- و سخن آخر؟
تنها دغدغه هنرمند باید خلق اثر باشد، در حالی که امروز و در جامعه ما اینطور نیست. هنرمند فعالیت می نماید که مردم از دیدن آن لذت ببرند پس باید در راستای معرفی هنرمندان به مردم، بیشتر کوشش
گردد. رسانه ها باید به هنر بپردازند تا مردم نیز به دیدن آثار هنری عادت نمایند. این که مردم با مشاهده یک اثر هنری خلق شده به وجد بیایند، مدینه فاضله یک هنرمند است.
منبع: همشهری آنلاین